وبلاگ تخصصی كلاس ششم آموزش چیز عجیبی است: میتواند انسان درون ما را زنده کند و میتواند انسان درون ما را زنده به گور کند . . . «پائولو فریره» درباره وبلاگ مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]() ![]() دانش آموزان عزیزم سلام روز خوش و دلتون شاد برای روزهای پایانی تکلیفی براتون در نظر نگرفتم، چرا که مثل همیشه معتقدم اول باید زندگی کنید و سواد زندگی کردن داشته باشید! ولی فراموش نکنید که من تکالیف رو بی کم و کاست ازتون میخوام! پیک نوروزی رو فراموش نکنید، چون سؤالات کاملا هدفمندانه طرح شده و مو به مو مورد ارزیابی قرار میگیره! در باب موضوع انشاء که جزء علایقم هست باز هم تأکید میکنم که وقت بگذارید، چون موضوع جالب و قابل تأملی هست . . . نوشته هاتون بعد از خوندن و بررسی ارسال میشه واسه اداره. روزهای خوبی براتون آرزومندم و عمیقا دلتنگتونم به امید دیدار اندیشمندان کوچک من نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() كاش آنقدر خوب باشم كه سرت را بالا بگیرى و همینطور كه به من اشاره میكنى با افتخار بگویى؛ او فرزندِ من است! باید پدر باشى تا بفهمى چه لذتى دارد پز فرزند را دادن! «روزت مبارک پدر» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() این روزهای سال، بیمارستانها دچار پارادوکس اخلاقی عجیبی میشوند. و گاهی مرز میان درستی و نادرستی، شبیه لبهی مه گرفتهی جادهای مشرف به دره است. واقعا خیلی سخت است. مردمانی تعطیلی دوست هستیم و عملا از اواسط اسفند تا سیزده بدر، مملکت از حالت عادی خارج میشود. و یکی از جلوههای تلخ این خودخواهی جمعی، گریبان پزشکان و پرستارها و سایر پرسنل درمانی بیمارستانها را میگیرد. متاسفانه خانوادههای زیادی هستند که برای لذت حداکثری از تعطیلات، پدر و مادر پیر خود را به بهانههای غیرواقعی به مریضخانهها می آورند تا به هر نحوی بستریشان کنند. به طرز کاملا مشهودی، اورژانسهای مراکز درمانی در ده روز آخر سال با حجم انبوهی بیمار پیر روبرو میشوند که با شکایات مبهمی نظیر "ضعف و بی حالی" ، "کاهش هوشیاری" و "سرگیجه" آورده میشوند. گاهی پیش میآید که برای وادار کردن همراهان برای بردن مریضی که هیچ دلیلی برای بستریاش وجود ندارد، نیاز به استفاده از نیروی انتظامی میشود. شاید چون مراکز ساماندهی شدهای برای مراقبتهای کوتاه مدت از سالمندان وجود ندارد و "خانهی سالمندان" هم عنوان دافعهبرانگیزی دارد. معمولا نود و گاهی صدرصد بیماران بستری بخشها در ایام عید، پیران بیپناهی هستند که تنها پناهگاهشان تخت بیمارستان است. یادم هست چند سال قبل بیمار 83 سالهای را با شکایت کاهش سطح هوشیاری آورده بودند و همراهان هوچیگری هم داشت. به دلیل واقعی بودن افت هوشیاری، بستریاش کردیم اما بعد معلوم شد پسرش زیر زبان پدر پیرش قرص گذاشته بود تا بیحال و بستری شود و خودشان هم به گشت و گذار. طبعا در این میان درصد کمی هم هستند که دروغ نمیگویند و واقعا بیمارند. در چنین موقعیتی، پزشک فقط به علم طبابت نیاز ندارد، باید یک کارآگاه و پیشگو و پلیس هم باشد. مشاجرهی همراهانی هم که به نیت خود نرسیدهاند و بیمارشان بستری نشده هم تماشایی و البته تلخ است. انصاف، گاهی عجیب کمیاب میشود. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]()
برگرفته از کتاب مرد ماسهای/ نیل گیمن دانش آموزان عزیزم سلامروز خوش و حال و هوای دلتون بهاری 1. فصل «شگفتی های برگ» رو به دقت مطالعه کنید. 2. کتاب مفاهیم فارسی فرزانگان تجزیه و تحلیل درس «میوه ی هنر» رو بخونید و تست هاش رو تکمیل کنید. 3. از کتاب درس آزمون مبتکران هدیه های آسمان و مطالعاتش رو به طور دقیق بخونید و تست هاش رو کامل کنید. 4. تمرینات صفحات 253 تا 256 کتاب مفاهیم ریاضی رو حل کنید. تأکید میکنم تمام تکالیف با روز و تاریخ بررسی خواهد شد و پرسش به عمل خواهد آمد!!! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 8 فروردین 1397 :: نویسنده : فرزانه خرمی راد
![]() 2. به دانشگاه ها اکتفا نکنید! 3. به هرم مطالعاتی عمل کنید. قدر 22 سال طلایی عمر خود را بدانید و به دانشگاه اکتفا نکنید! روانشناسان با همه اختلافی که با هم دارند در این نقطه متفق القولند که از 18 تا 40 سالگی بهترین سالهای عمر هر انسانی اند . نه سالهای قبل از 18 سالگی انسان پختگی لازم را دارد برای استفاده از عمر و وقت و استعدادهایش نه بعد از 40 سالگی . اما با کمال تأسف باید گفت دانشگاه های ما درست نصف این 28 سال را از شما می گیرند. تازه اگر دانش آموز زرنگی باشید 11 سال را از شما می گیرند و فقط یک ورق کاغذ به شما می دهند که بهش می گویند مدرک دکتری؛ یعنی نصف عمر مفیدتان را که بر روی این کره زمین اقامت دارید را داده اید و یک ورق کاغذ گرفته اید که به آن می گویند مدرک دکتری. من هیچ کس را تشویق نمی کنم که مدرک دکتری نگیرد ؛ اصلا و ابدا . اما می گویم اگر در خارج از کشور درس می خوانید خب دکتر می شوید و به اندازه یک دکتر هم معلومات پیدا می کنید ولی اگر به هر جهتی یا نمی خواهید یا نمی توانید بروید خارج از کشور و می خواهید در اینجا علوم انسانی را دنبال کنید بیایید و این کار را بکنید . فرض کنید دو بازار وجود دارد در یک بازار مدرک می فروشند و در یک بازار علم. بروید در آن بازار که اسمش دانشگاهست مدرک بخرید؛ اما برای خودتان با استفاده از کارشناسان ، اساتید و مشاوران برنامه ریزی کنید و شروع کنید به این برنامه عمل کردن . تا این برنامه را به شما دادند شما شروع کنید که متوازن این مدرک، معلوماتتان را داشته باشید وگرنه دانشگاه های ما هیچ چیز به شما نمی دهند جز مدرک! اگر واقعا به فلسفه علاقه مندید اصلا به دانشگاه اعتنا نداشته باشید و به قدر ضرورت و به وقت ضرورت فقط به دانشگاه بروید آن مقدار که اگر غایب باشید چیزی را از دست خواهید داد. ولی تمام اهتمامتان این باشد که کار کنید و وقتی به سنی مثل سن من برسید می فهمید عمق تلخ این واقعیت را که الان به شما می گویم که به لحاظ ریاضی 51 منهای 50 مساوی یک هست و 21 منهای 20 هم مساوی یک است ولی اصلا فکر نکنید ارزش آن عمری که 20 تا 21 سالگی دارید مساویست با عمری که از 50 تا 51 سالگی دارید . باور کنید از من و بعدا به رأی العین می بینید یک هفته بیست تا بیست و یک سالگیتان اندازه یک سال 50 تا 51 سالگی ارزش دارد. این سالها بی نمونه اند بی همتایند و آن وقت است که حیفتان می آید . . . من به دوستانم می گویم اگر برای عمر خودتان حیفتان نمی آید تا 40 سالگی حیفتان بیاید بعد خواستید ضایعش کنید و هر کاری می خواهید بکنید ولی واقعا تا 40 سالگی را ضایع نکنید . مثلا 16 سال دیگر که شما دارید؛ ثانیه ثانیه اش را استفاده کنید. اگر این کار را بکنید نه پشیمانی خواهید داشت نه حسرتی و نه اندوهی ولی اگر این کار را نکنید درست به میزانی که استفاده نمی کنید پشیمان می شوید و دائما با خودتان نزاع دارید و با خودتان نمی توانید آشتی کنید و همین طور تا آخر عمرتان خودتان را سرزنش می کنید همیشه قدر تا 40 سالگیتان را بدانید کاری به این دانشگاه ها نداشته باشید برنامه ریزی کنید و کار کنید و البته وقتی برنامه ریزی سنجیده صورت گرفت باید چهار ویژگی هم داشته باشد در آن برنامه: 1. نظم داشته باشد. 2. پشتکار داشته باشد. 3. اعتدال را رعایت کند. 4. دائما خودش را بازنگری کنید. درست مثل کوهنوردانی که وضعشان را هر از چندگاهی از نو مورد ارزیابی قرار می دهند . التزام به هرم مطالعاتی: من همیشه عقیده ام این بوده که اشخاص موفق باید به صورت مخروطی یا هرمی درس بخوانند یعنی اول در قاعده این مخروط موضوعات بسیار متعددی را بخوانند اما با عمق کم بعد یک درصد بیایند پایین تر و بعد یک تعدادی از موضوعات قبلی کمتر بشود ولی آنهایی که در این دایره کوچکتر است عمیق تر بخوانند بعد بیایند این هرم را بالا تا برسد به رأس اما اینکه در این طبقات پنج - شش گانه که از قاعده هرم تا رأس هست چه بخوانند بستگی به این دارد که در راس هرم می خواهند به کجا برسند ؟ من خودم اعتقادم بر این است که برنامه ریزی صحیح این است که در 40 سالگی فرد به راس هرم رسیده باشد . این معنایش این است که از 40 سالگی تا آخر عمر می خواهد دائما بر روی آن نقطه مرکزی ای که در راس هرم قرار دارد کار کند و عمق بیشتر و باز هم عمق بیشتر به آن بدهید . نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهره ی خود را به سوی خورشید بگردان، آن گاه تمام سایه ها پشت سر تو خواهند افتاد!
تقدیر از دانش آموزان کوشا و توانمندم: هلیا بردبار ، سونیا شانه چیان و پریا رستگار و مهلا عباسی(تراز برابر) ![]() نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : تمرین زیاد و سخت ممکن است همیشه نتیجهاش موفقیت نباشد، اما هرگز نتیجهاش حسرت نیست! تقدیر از دانش آموزان کوشا و پرتلاشم: سونیا شانه چیان ، هلیا بردبار و آنک زیرک ![]() نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() زمانی افلاطون گفته بود فلسفه نوعی بیدار شدن است ؛ او کاملا آگاه بود که بیدار شدن گسستی دشوار از خواب است . نزد افلاطون ، برای همیشه ، فلسفه تسخیر تفکر از سوی آن چیزی است که خواب تفکر را از هم می گسلد ؛ بنابراین می توان پذیرفت که هر گاه یک رابطۀ پارادوکسیکال وجود دارد ، یعنی رابطه ای که رابطه نیست، یک وضعیت گسست. آنگاه فلسفه می تواند رخ نماید. فلسفه در زمان حاضر/ اسلاوی ژیژک / انتشارات روزبهان سلام عزیزانم ایّام به کام 1. درس کتابخوانی فارسی نوشتاری رو تکمیل کنید. 2. دو درس آخر مطالعات اجتماعی رو دقیق! مطالعه کنید و از فعالیت های کتاب غافل نشید. 3. صفحات 247 تا 252 کتاب مفاهیم ریاضی رو کامل کنید. 4. تمامی تست های فصل «خیلی کوچک، خیلی بزرگ» علوم رو با استدلال کامل کنید. 5. مشق از درس کتابخوانی با خط تحریری. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() والدین عزیز امتحانات فرزندان شما به زودی آغاز می شود. من می دانم شما چقدر اضطراب دارید که فرزندانتان بتوانند به خوبی از عهده امتحانات بر آیند. اما لطفا در نظر داشته باشید که در بین این دانش آموزان یک هنرمند وجود دارد که نیازی به دانستن ریاضیات ندارد. یک کارآفرین وجود دارد که نیازی به درک عمیق تاریخ یا ادبیات انگلیسی ندارد. یک موزیسین وجود دارد که کسب نمرات بالا در شیمی برایش اهمیتی ندارد. یک ورزشکار وجود دارد که آمادگی بدنی و فیزیکی برایش بیش از درس فیزیک اهمیت دارد. اگر فرزندتان نمرات بالایی کسب کرد عالی است. در غیر این صورت، لطفا اعتماد به نفس و شخصیتش را از او نگیرید. به آنها بگویید مشکلی نیست آن فقط یک امتحان بود و آنها برای انجام چیزهای بزرگتری در زندگی به دنیا آمده اند. به آنها بگویید فارغ از هر نمره ای که کسب کنند شما آنها را دوست خواهید داشت و آنها را قضاوت نخواهید کرد. لطفا این را انجام دهید تا ببینید چگونه فرزندانتان جهان را فتح خواهند کرد. یک امتحان یا نمره پایین نبایستی آرزوها، استعداد و اعتماد به نفس آنها را فدا کند. و در پایان، لطفا فکر نکنید که دکترها و مهندسین تنها انسان های خوشحال و خوشبخت روی زمین هستند. با احترام فراوان مدیر مدرسه نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() بیا از این سیاهی، از این شبِ همیشه، از این نبودِ خورشید جان سالم به در ببریم. بیا من و تو به جای تمام بی بهانهگان نسل عاصی شدهمان برای نمردن بهانه علم کنیم. بیا برای حفظ اعتبارِ گم شدهی شعر نظامی هم که شده تمام این شبهای مرگ زدهی زمستان را به سپیده برسانیم بیا تابه تمام خسته شدگان، به تمام زخم خوردگان و به تمام نرسیدگان کمی زندگی تعارف کنیم، کمی امیدِ طلوع. بیا از این معرکهی نا امیدی، از این همه مردن، از این همه نرسیدن پا به فرار بگذاریم. بیا در این گورستان عمودی من و تو با زنده مردن بجنگیم و از پا نیفتیم! دانش آموزان عزیزم چهارمین روز از سال جدید به نیکی میون این دید و بازدیدها و حال و احوال کردنا چه خوبه که سری به درس و کتاب هم بزنید . . . لطفا تکالیف محول شده رو با روز و تاریخ مشخص کنید تا موقع ارئه دادن دچار سردرگمی نشیم! چون خوب می دونید که عذر و بهانه ای برای کم کاری پذیرفتنی نیست. 1. مشق از درس «ستاره روشن» و بررسی درس «ستاره روشن» فارسی نوشتاری. 2. صفحات 242 تا 246 کتاب مفاهیم ریاضی رو کامل کنید. 3. فصل «خیلی کوچک ، خیلی بزرگ» علوم رو دقیق! مطالعه کنید و تست هاشو مرور کنید. 4. فعالیت های کتاب مطالعات اجتماعی رو فراموش نکنید! 5. درس آخر هدیه های آسمان رو مطالعه کنید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() شور زندگی نویسنده: ایروینگ استون مترجم: محمد علی اسلامی ندوشن انتشارات یزدان نویسنده کتاب ایروینگ استون که چندسال پیش زندگی را ترک گفت، تخصصّش در نگارش شرح حال داستانگونه بزرگان ادبی و هنری بود، و کسانی را بر می گزید که سرشار بودند از عطش زندگی. برای این منظور همه سندها، گواهیها، موزهها و حتّی شهرهای مربوط به موضوع را از زیر چشم میگذراند. قهرمان این کتاب ون گوگ در پارسائی و پاکبازی و شوریده سری، بعضی از عارفان ما را به یاد میآورد که وصف آنها در «تذکرهالاولیاء» عطاّر آمده است. در مقدّمه کتاب آوردهام: «ونسان وان گوگ را تنها بدان سبب نمیشناسند که نقاّش چیره دستی بوده است؛ بزرگی زندگی او کمتر از بزرگی آثار او نیست. هماهنگی در میان هنر و زندگانی او شگفتآور است.» خود او در نامهای به برادرش نوشته: «آتشی در وجود من است که نمیتوانم بگذارمش تا خاموش شود.» حافظ میگفت: «که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست.» این دو آتش از یک خانوادهاند. باز از دیباچه: – «اگر از گذشته به معاصر بیائیم، آیا شخصیّت ون گوگ را تا اندازهای یادآور صادق هدایت نمیبینیم، لااقل در فرجام مشابهی که داشتند؟ ون گوگ یک غربیِ شرقیمنش بود، هدایت یک شرقیِ غربیمنش. هر دو دستخوش تکان فرهنگیای بودند که یکی در نیمه دوم قرن نوزدهم، اروپا را در برگرفت؛ و دیگری در نیمه اوّل قرن بیستم، ایران را؛ و هر دو به مثابه ماهیای شدند که از آب خود جدا افتاده باشد، غریب در محیط خویش. هدایت نماینده نسلی قرار گرفت که نیمی ایرانی بود و نیمی میخواست فرنگی باشد، و در هیچ یک از این دو جا نیفتاد، و مرحوم فردید او را صوفی فرنگی میخواند. ونگوگ نیز چنان متفاوت از دیگران میزیست که او را دیوانه میشمردند. پردههای نقاّشی او حالتی شبیه به فضای بوف کور القاء میکنند. انتهای زندگی او و هدایت از این جهت به هم شبیه میشوند که روغنی که در چراغ زندگی آنها بود، و آن را روشن نگاه میداشت ،ته کشید، و ناگزیر چراغ فرو مرد. کسانی که شور زندگی را خواندهاند یا میخوانند، نوعی احساس همدلی با هم مییابند، و در یک نقطه به هم میرسند و آن نقطه همیشه زنده و همیشه جان سخت انسانیّت انسانهاست، در هر گوشه و در هر زمان. با آنکه ترجمه کار اصلی من نبود، روزهای پرنشاطی را بر سر این کتاب گذاردم ، و اکنون که از نو کتاب را مرور میکردم، با تعجّب در خاطرم گذشت که اگر این زمان میخواستم آن را ترجمه کنم، به این خوبی از عهده بر نمیآمدم. آنچه مسلّم است دیگر آن صفحه صافی ذهن و فراغت گذشته در کار نیست. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() ![]() آن هم ناز و تنعم که خزان می فرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد . . . دانش آموزان عزیزم تحولات
اقلیمى بهارى به تنهایى چیزى را در ما عوض نمیكنند، بلكه در ذهن انسان
زمینه اى به وجود می آورند كه بتوانیم ایده های خود را مثل بذر در آن
بیفشانیم. این بذرها فقط با قدرت توجه و تصمیم گیریهاى به موقع ما تغذیه می شوند. سالی سرشار از عشق، تلاش مشترک و اُمید برایتان آرزو میکنم. و به امید بهروزی همگان در سال پیش رو . . . بهارتان پر سرور و پر غرور باد! خرّمی راد نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() ![]() از همراهی یکایک اولیاء عزیز و سرکار خانم بردبار برای قبول مسئولیت جشن نوروزی کمال تشکر را دارم. « سال نو مبارک » نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() ![]() ![]() برای همه ی ما؛ زندگی، رشته ای از آغازها و پایان هاست. بنابراین برای زایش «من جدید» ، «من کهنه» باید پژمرده و خشک شود! روز تولد هر آدمی، روزی نیست که به دنیا میآید، بلکه روزیست که میفهمد از زندگیاش چه میخواهد و به دنبال چیست . . . دانش آموزان عزیزم، اولیاء گرانقدر برای رقم زدن این روز به یاد ماندنی بی نهایت سپاسگزارم. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() 8 مارس میراثی است که زنان پرولتر و مبارز برای زنان جهان بر جای گذاشته اند. بورژوازی دهه ها کوشیده است که این روز را هم مثل نیروی کار زحمتکشان مفت و مجانی مصادره کند. چنین مباد!« 8 مارس بر همه ی زحمت کشان جهان مبارک » نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||